به گزارش مشرق، انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی 7 اسفند برگزار و نمایندگان چهار سال آینده مجلس مشخص شدند.
بعد از حضور ورزشیها در شورای شهر اینبار نوبت به مجلس بود تا پای ورزشی ها به آن بازشود و به همین دلیل در این دوره هم به مانند گذشته از خانواده ورزش افرادی برای حضور در بهارستان ثبت نام کردند اما در نهایت هیچ یک از داوطلبان ورزشی موفق به گرفتن کرسی در مجلس نشدند.
از میان ورزشیهایی که در اندیشه گرفتن پست سیاسی بودند برخی قبل از آغاز انتخابات انصراف دادند و برخی هم رد صلاحیت شدند. عدهای هم در انتخابات شرکت کردند اما موفق به جلب نظر مردم نشدند تا صندلی خانه ملت نصیب ورزشیها نشود.
در واقع میتوان گفت ورزشیها در انتخابات شکست خوردند و برنامههایشان مورد توجه مردم قرار نگرفت. با توجه به شرایط مدیریت و برنامهریزی ورزشیها قابل پیشبینی بود که آنها نتوانند برنامه سیاسی و توسعهای قابل قبولی را برای شهر خود ارائه بدهند.
به نظر میرسد سیاست برای ورزشی ها بیش از پیش جذاب شده و علاوه بر جذابیت، برای برخی تبدیل به هدف شده است؛ هدفی که برای رسیدن به آن باید از ورزش گذر کنند.
در تمامی کشورهای دنیا ورزشکاران مشهوری هستند که وارد سیاست شدهاند اما این موضوع در ایران گسترده شده تا جایی که افراد سمت و وظایف ورزشی خود را به راحتی رها میکنند و راه سیاست را پیش میگیرند.
برخی روسای فدراسیونها از جمله دوومیدانی برای حضور در مجلس از مدت ها پیش از فدراسیون خود استعفا دادند تا برای انتخابات آماده شوند؛ استعفایی که هیچ جریمهای برای آنها به همراه ندارد. رییس فدراسیون زمانی که برای این سمت انتخاب میشود تمام وظایف چهارسال آن فدراسیون را قبول می کند اما شاهد آن بودیم که به راحتی برای رسیدن به هدف خود از ریاست فدراسیون و یا مدیریت باشگاه ها استعفا میدهند تا شاید به سیاست برسند.
در واقع شاید این افراد با حضور در فدراسیون یا باشگاه به دنبال ایجاد رزومه کاری یا شهرت هستند تا از اینطریق بتوانند راهی به خانه ملت و البته سیاست باز کنند.
استفاده از ورزش برای ورود به سیاست ظاهرا در حال تبدیل شدن به یک رویه است و احتمالا هیچ گونه منع قانونی هم ندارد! به نظر میرسد وزارت ورزش نمیتواند در این موضوع دخالتی کند و افراد به راحتی سمتی را به دست میآورند و از آن استفاده ابزاری می کنند. این افراد به راحتی و بدون اینکه درباره علت استعفایشان جوابگوی وزارت و مسئولان باشند کار خود را انجام میدهند.
در انتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی ورزشیها ناکام بودند و به نظر میرسد مردم نیز متوجه شدهاند که ورزشیها در برنامه ریزیهای کلان دچار مشکل هستند. مردم کاملا در جریان حواشی فدراسیونها و ورزش هستند. حواشی که هر روز حول یک فدراسیون میچرخد و هیچ گاه از ورزش خارج نمیشود. بنابراین باید خود خانواده ورزش هم بداند که بهتر است ابتدا در حیطه کاری خود به موفقیت برسد و بعد از انجام وظایفشان، پای به عرصههای دیگر بگذارند.
در ادامه اسامی برخی قهرمانان و مسئولان ورزشی که قصد حضور در مجلس را داشتند اما یا انصراف دادند، یا تائید صلاحیت نشدند و یا رای نیاوردند، آمده است:
بهنام محمودی (ملیپوش سابق والیبال)
آرش میراسماعیلی (ملیپوشان سابق جودو)
محمد رویانیان (مدیرعامل اسبق پرسپولیس)
مجید خدایی (ملیپوش سابق کشتی)
فاطمه هاشمی(رئیس فدراسیون ورزش پیوند اعضا)
سید مهدی هاشمی (رییس فدراسیون تیراندازی)
غلامرضا جعفری (رییس فدراسیون ورزش روستایی و بازیهای بومی محلی)
حمید سیفی (ملیپوش سابق کشتی)
افشین داوری (رییس سابق فدراسیون دوومیدانی)
عزیز محمدی (رییس سابق سازمان لیگ فوتبال)
مهرزاد خلیلیان (مدیر عامل سابق سپاهان)
صادق درودگر (مدیرعامل سابق ملوان بندرانزلی)
جواد خیابانی (گزارشگر فوتبال)
هادی حسینی (مدیر کل سابق تربیت بدنی مازندران)
مقداد نجفنژاد (مدیر عامل سابق استقلال)
بعد از حضور ورزشیها در شورای شهر اینبار نوبت به مجلس بود تا پای ورزشی ها به آن بازشود و به همین دلیل در این دوره هم به مانند گذشته از خانواده ورزش افرادی برای حضور در بهارستان ثبت نام کردند اما در نهایت هیچ یک از داوطلبان ورزشی موفق به گرفتن کرسی در مجلس نشدند.
از میان ورزشیهایی که در اندیشه گرفتن پست سیاسی بودند برخی قبل از آغاز انتخابات انصراف دادند و برخی هم رد صلاحیت شدند. عدهای هم در انتخابات شرکت کردند اما موفق به جلب نظر مردم نشدند تا صندلی خانه ملت نصیب ورزشیها نشود.
در واقع میتوان گفت ورزشیها در انتخابات شکست خوردند و برنامههایشان مورد توجه مردم قرار نگرفت. با توجه به شرایط مدیریت و برنامهریزی ورزشیها قابل پیشبینی بود که آنها نتوانند برنامه سیاسی و توسعهای قابل قبولی را برای شهر خود ارائه بدهند.
به نظر میرسد سیاست برای ورزشی ها بیش از پیش جذاب شده و علاوه بر جذابیت، برای برخی تبدیل به هدف شده است؛ هدفی که برای رسیدن به آن باید از ورزش گذر کنند.
در تمامی کشورهای دنیا ورزشکاران مشهوری هستند که وارد سیاست شدهاند اما این موضوع در ایران گسترده شده تا جایی که افراد سمت و وظایف ورزشی خود را به راحتی رها میکنند و راه سیاست را پیش میگیرند.
برخی روسای فدراسیونها از جمله دوومیدانی برای حضور در مجلس از مدت ها پیش از فدراسیون خود استعفا دادند تا برای انتخابات آماده شوند؛ استعفایی که هیچ جریمهای برای آنها به همراه ندارد. رییس فدراسیون زمانی که برای این سمت انتخاب میشود تمام وظایف چهارسال آن فدراسیون را قبول می کند اما شاهد آن بودیم که به راحتی برای رسیدن به هدف خود از ریاست فدراسیون و یا مدیریت باشگاه ها استعفا میدهند تا شاید به سیاست برسند.
در واقع شاید این افراد با حضور در فدراسیون یا باشگاه به دنبال ایجاد رزومه کاری یا شهرت هستند تا از اینطریق بتوانند راهی به خانه ملت و البته سیاست باز کنند.
استفاده از ورزش برای ورود به سیاست ظاهرا در حال تبدیل شدن به یک رویه است و احتمالا هیچ گونه منع قانونی هم ندارد! به نظر میرسد وزارت ورزش نمیتواند در این موضوع دخالتی کند و افراد به راحتی سمتی را به دست میآورند و از آن استفاده ابزاری می کنند. این افراد به راحتی و بدون اینکه درباره علت استعفایشان جوابگوی وزارت و مسئولان باشند کار خود را انجام میدهند.
در انتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی ورزشیها ناکام بودند و به نظر میرسد مردم نیز متوجه شدهاند که ورزشیها در برنامه ریزیهای کلان دچار مشکل هستند. مردم کاملا در جریان حواشی فدراسیونها و ورزش هستند. حواشی که هر روز حول یک فدراسیون میچرخد و هیچ گاه از ورزش خارج نمیشود. بنابراین باید خود خانواده ورزش هم بداند که بهتر است ابتدا در حیطه کاری خود به موفقیت برسد و بعد از انجام وظایفشان، پای به عرصههای دیگر بگذارند.
در ادامه اسامی برخی قهرمانان و مسئولان ورزشی که قصد حضور در مجلس را داشتند اما یا انصراف دادند، یا تائید صلاحیت نشدند و یا رای نیاوردند، آمده است:
بهنام محمودی (ملیپوش سابق والیبال)
آرش میراسماعیلی (ملیپوشان سابق جودو)
محمد رویانیان (مدیرعامل اسبق پرسپولیس)
مجید خدایی (ملیپوش سابق کشتی)
فاطمه هاشمی(رئیس فدراسیون ورزش پیوند اعضا)
سید مهدی هاشمی (رییس فدراسیون تیراندازی)
غلامرضا جعفری (رییس فدراسیون ورزش روستایی و بازیهای بومی محلی)
حمید سیفی (ملیپوش سابق کشتی)
افشین داوری (رییس سابق فدراسیون دوومیدانی)
عزیز محمدی (رییس سابق سازمان لیگ فوتبال)
مهرزاد خلیلیان (مدیر عامل سابق سپاهان)
صادق درودگر (مدیرعامل سابق ملوان بندرانزلی)
جواد خیابانی (گزارشگر فوتبال)
هادی حسینی (مدیر کل سابق تربیت بدنی مازندران)
مقداد نجفنژاد (مدیر عامل سابق استقلال)